آیا برندها اتفاق می‌افتند یا ساخته می‌شوند؟

آیا برندها اتفاق می‌افتند یا ساخته می‌شوند؟

آیا برندها ساخته می شوند یا فقط در یک دوره زمانی اتفاق می افتند؟ خوب، پرداختن به این سؤال دشوار است، هر دو درست هستند. یکی از ویژگی‌های ضروری برندهای موفق این است که در آزمون زمان مقاومت می‌کنند، باید قبول کنیم که در بسیاری از موارد برندها به واسطه مشتریان و رسیدن به جایگاه ایده آل در یک دوره زمانی، واقعاً موفق می‌شوند.

به برخی از معروف‌ترین برندها نگاه کنید که نه تنها طرفداران فرقه‌ای و جهانی ایجاد کرده‌اند، بلکه ارتباط نزدیکی با سبک زندگی و فرهنگ اجتماعی افراد و جامعه پیدا کرده‌اند . برندهایی مانند Marlboro، Harley Davidson، Apple، Mont Blanc و غیره به بخشی از روان و فرهنگ جوامع در سراسر جهان تبدیل شده اند. اغلب شما متوجه خواهید شد که فرد موفقیت خود را با داشتن یک هارلی دیویدسون یا یک اپل میخکوب می کند. تنها زمانی که یکی از این مارک ها را خریداری کرده و در اختیار داشته باشد، در نظر می گیرد که آن را در زندگی ساخته یا وارد شده است.

از صاحبان این برندها بپرسید که آیا در ابتدای داستان موفقیت خود به فکر ساختن یک برند موفق بوده اند و به احتمال زیاد هرگز انتظار چنین کاری را نداشتند. در مسیر طبیعی خارج از تجارت، این سازمان ها محصولاتی را برای پیشبرد تجارت خود عرضه کرده اند. به منظور ایجاد وفاداری و ارائه ارزش فزاینده به مشتریان، آنها باید به طور مستمر در افزایش ارزش پیشنهادی سرمایه گذاری کرده و بر ارتقای برند متمرکز شوند.

در طی یک دوره زمانی، فعالیت‌های تبلیغاتی و محصول با آرمان‌ها و انتظارات مشتریان مطابقت داشته و منجر به وفاداری شدید مصرف‌کنندگان به برند خاص می‌شود. بنابراین برند قدرت و موقعیت را به دست می آورد.

در این برهه از زمان باید تشخیص دهیم که توانمندسازی برند از طریق مشتری اتفاق افتاده است. با درک پدیده افزایش قدرت برند، سازمان ها برای افزایش دسترسی و پذیرش آن، به ساخت برند و تبلیغات می پرداختند. با توجه به اینکه مشتریان بیشتر و بیشتر وفاداری خود را به برند جلب می کنند، به تدریج به یک فرقه تبدیل می شود.

هنگامی که یک نام تجاری محبوبیت زیادی پیدا می کند و تبدیل به یک فرقه می شود، متوجه خواهید شد که سازمان در حفظ و رشد برند نقش داشته است. آن‌ها روی فایده‌ها، ویژگی‌ها، کیفیت و وعده‌های برند سرمایه‌گذاری می‌کنند و همچنین برخی از ارزش‌های ضمنی یا ارزش‌های نرم را ایجاد می‌کنند که برای مشتریان جذاب است و برند را دوست‌داشتنی می‌کند.

هارلی دیویدسون نوع خاصی از ماجراجویی، آزادی و روحیه را نوید می دهد، بنابراین برای آن رگه ماجراجویانه در مردانی که شروع به همذات پنداری می کنند و بنابراین جوامع و گروه هایی را برای تجلیل از برند تشکیل می دهند، جذاب است.

در مورد مک در نظر بگیرید، متوجه خواهید شد که متخصصان فن در سرتاسر جهان از طرفداران سخت اپل هستند. این محصول از نظر سیستم عامل و قابلیت هایش به طور مشخص با بقیه رایانه ها متفاوت است. مشتریان نه تنها به خاطر سهولت استفاده، به مکینتاش متصل هستند، اما برای قابلیت های فنی، عملکرد برتر و کیفیت بی بدیل.

این برند با گارانتی عرضه می شود و هیچ کاربر مک هرگز به مقایسه مک با دیگران فکر نمی کند یا حتی به توانایی های مک شک نمی کند. در این مورد می‌بینید که برند با کیفیت و عملکرد برتر محصول پشتیبانی می‌شود و همچنین حاوی قول ناگفته‌ای از صاحبان برند است.

در ادامه در خصوص نحوه عملکرد برندها با شما صحبت میکنیم.

سرفصل اصلی مقالات برند :

تعریف برند