اهمیت انگیزه

اهمیت انگیزه
انگیزه به دلیل مزایای زیر برای یک سازمان بسیار مهم است :
-
منابع انسانی را وارد عمل می کند
هر دغدغه ای برای دستیابی به اهداف نیازمند منابع فیزیکی، مالی و انسانی است. با انگیزه است که می توان با استفاده کامل از نیروی انسانی از آن بهره برد. این را می توان با ایجاد تمایل به کار در کارکنان انجام داد. این به شرکت در تضمین بهترین استفاده ممکن از منابع کمک می کند.
-
سطح کارایی کارکنان را بهبود می بخشد
سطح یک زیردست یا یک کارمند تنها به صلاحیت ها و توانایی های او بستگی ندارد. برای به دست آوردن بهترین عملکرد کاری، شکاف بین توانایی و تمایل باید پر شود که به ارتقای سطح عملکرد زیردستان کمک می کند. این عمل منجر به :
- افزایش بهره وری،
- کاهش هزینه عملیات و
- بهبود کارایی کلی.
اگر تازه شروع کرده اید بهتر است به راهنمای مرجع نگاه کنید : انگیزه چیست ؟
-
منجر به دستیابی به اهداف سازمانی می شود
تنها زمانی می توان به اهداف یک شرکت دست یافت که عوامل زیر رخ دهند :
- بهترین استفاده ممکن از منابع وجود دارد،
- یک محیط کار تعاونی وجود دارد،
- کارکنان هدفمند هستند و به شیوه ای هدفمند عمل می کنند،
- در صورتی می توان به اهداف دست یافت که هماهنگی و همکاری همزمان صورت گیرد که می تواند به طور موثر از طریق ایجاد انگیزه انجام شود.
-
رابطه دوستانه ایجاد می کند
انگیزه عامل مهمی است که باعث رضایت کارکنان می شود. این را می توان با در نظر گرفتن و تنظیم یک برنامه تشویقی به نفع کارکنان انجام داد. این می تواند شروع کننده موارد زیر باشد:
- مشوق های پولی و غیر پولی
- فرصت های ارتقاء برای کارکنان،
- عوامل بازدارنده برای کارکنان ناکارآمد
برای ایجاد یک فضای صمیمانه و دوستانه در یک برنامه، اقدامات فوق باید توسط یک مدیر انجام شود. این کمک خواهد کرد در :
- همکاری موثر که ثبات را به ارمغان می آورد،
- اختلافات صنعتی و ناآرامی در کارکنان کاهش می یابد
- کارکنان با تغییرات سازگار خواهند بود و هیچ مقاومتی در برابر تغییر وجود نخواهد داشت.
- این به ایجاد یک برنامه صاف و سالم کمک می کند که در آن منافع فردی با منافع سازمانی منطبق شود.
- این به حداکثر رساندن سود از طریق افزایش بهره وری منجر می شود
-
منجر به ثبات نیروی کار می شود
ثبات نیروی کار از نقطه نظر شهرت و حسن نیت یک شرکت بسیار مهم است. کارکنان تنها زمانی می توانند به شرکت وفادار بمانند که احساس مشارکت در مدیریت داشته باشند. مهارت ها و کارایی کارکنان همیشه برای کارمندان و همچنین مدیران مفید خواهد بود. این امر منجر به ایجاد یک تصویر عمومی خوب در بازار می شود که افراد شایسته و واجد شرایط را به یک برنامه جذب می کند. همانطور که گفته میشود «قدیمی طلاست» که در اینجا به نقش انگیزه بسنده میکند، هر چه افراد مسنتر باشند، تجربه و تطبیق آنها به دغدغهای که میتواند برای شرکت مفید باشد، بیشتر میشود. منظور از مسن تر بودن سابقه کاری افراد در یک سازمان است. برای تجربه بهتر برند سازی کارفرما را بخوانید.

انگیزه و روحیه – رابطه و تفاوت
روحیه را می توان به عنوان رضایت کلی که یک فرد از شغل، گروه کاری، مافوق، سازمانی که برای آن کار می کند و محیط به دست می آورد و تعریف کرد. به طور کلی به احساس راحتی، شادی و رضایت فرد مربوط می شود.
به گفته دیویس، «اخلاق شرایط روانی گروه ها و افراد است که نگرش آنها را تعیین می کند».
به طور خلاصه، روحیه تلفیقی از نگرشها، رفتارها، تجلی دیدگاهها و نظرات افراد است – همه در سناریوهای کاری آنها در کنار هم قرار میگیرند و احساسات افراد را نسبت به کار، شرایط کاری و رابطه با کارفرمایان خود نشان میدهند. روحیه شامل نگرش و واکنش خاص افراد به شغلشان است.
دو حالت روحیه وجود دارد :
روحیه بالا – روحیه بالا به معنای عزم راسخ در کار است که در دستیابی به اهداف افراد و مدیران ضروری است. روحیه بالا منجر به :
- کار تیمی مشتاقانه از جانب افراد و کارکنان.
- تعهد سازمانی و احساس تعلق در ذهن فرد.
- شناسایی و حل فوری تعارض.
- محیط کار سالم و ایمن.
- ارتباط موثر در سازمان.
- افزایش بهره وری.
- انگیزه بیشتر.
روحیه پایین – روحیه پایین دارای ویژگی های زیر است :
- نارضایتی ها و درگیری های بیشتر در سازمان.
- میزان بالای غیبت و جابجایی کارکنان و افراد.
- نارضایتی از مافوق و کارفرمایان.
- شرایط کاری بد.
- ناامیدی کارکنان.
- کاهش بهره وری.
- کمبود انگیزه.
(اهمیت انگیزه) اگرچه انگیزه و روحیه مفاهیمی نزدیک به هم هستند، اما به طرق زیر متفاوت هستند :
👌 در حالی که انگیزه یک انرژی درونی-روانی فرد است که او را به رفتاری خاص ترغیب می کند، روحیه بیشتر یک سناریوی گروهی است.
👌 انگیزه بالاتر اغلب منجر به روحیه بالاتر در افراد می شود، اما روحیه بالا اساساً منجر به انگیزه زیاد افراد نمی شود، زیرا داشتن نگرش مثبت نسبت به همه عوامل موقعیت کاری ممکن است اساساً افراد را مجبور به کار موثرتر نکند.
👌 در حالی که انگیزه یک مفهوم فردی است، روحیه یک مفهوم گروهی است. بنابراین، انگیزه تفاوتهای فردی کارکنان را در نظر میگیرد و روحیه کارکنان را میتوان با در نظر گرفتن عواملی که بر سناریوهای گروهی یا کل محیط کار تأثیر میگذارند، افزایش داد.
👌 انگیزه در هر سازمانی دغدغه اصلی را به خود اختصاص می دهد، در حالی که روحیه یک پدیده ثانویه است زیرا انگیزه بالا اساساً منجر به بهره وری بالاتر می شود در حالی که روحیه بالا ممکن است لزوماً منجر به بهره وری بالاتر نشود.
👌 چیزهایی که با روحیه مرتبط هستند معمولاً چیزهایی هستند که فقط بخشی از محیط کار هستند و چیزهایی که با انگیزه مرتبط هستند با عملکرد فرد مرتبط هستند.
پس از اهمیت انگیزه در ادامه به انگیزه در افراد و پرسنل مبپردازیم.
دیدگاهتان را بنویسید